بررسی عوامل مؤثر در علاقه مندی دختران شاغل به تحصیل در رشته های علوم پایه در شهر فیروز آباد

مقدمه : درسال های اخیر با بالارفتن سطح سواد خانواده ها ، گرایش دختران به تحصیلات دانشگاهی به میزان قابل توجهی افزایش یافته و این مسئله سبب افزایش علمی دختران و بالا رفتن مدارک تحصیلی آن ها و ارتقای سطح فرهنگی مادران گردیده است . به دلیل اهمیت رشته های علوم پایه در ارتقای فکری و کارایی بالای این رشته ها درسطح اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی ( کلان و خانوادگی) تحقیقی در زمینه علاقه مندی دختران به علوم پایه منطقی به نظر می رسد . مواد و روش ها : این پژوهش  به بررسی توصیفی - مقطعی برروی583 نفر از دختران مشغول به تحصیل در سنین بین 32-14 سال با ضریب اطمینان 95 درصد  05/0= α و خطای 04/0 درصد به روش تصادفی ساده و به وسیله پرسش نامه انجام گردید . اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss مورد  تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون کای اسکویر استفاده گردید .یافته ها : از تعداد 583 نفر، 47/28 درصد به رشته های علوم پزشکی و 59/26 درصد علوم پایه و 38/19 درصد علوم انسانی و 55/13 درصد هنر و 01/12 درصد بدون نظر بوده که 92/4 درصد متأهل و 08/95 درصد مجرد بودند . هم چنین مشخص گردید که انتخاب بیشتر بر اساس علاقه مندی و در درجه دوم تأمین شغلی و مالی صورت گرفته است .بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش ، میزان علاقه مندی دختران به رشته های علوم پزشکی از همه گروه ها بیشتر بوده و پس از آن گرایش به رشته های علوم پایه و مهندسی افزایش قابل توجهی را نشان می دهد که باتوجه به مطالعات انجام شده در سال های متوالی، این مسئله رو  به افزایش است . بیشترین علت انتخاب مربوط به علاقه مندی و سپس تأمین رفاه شغلی و مالی می باشد و این نتیجه در مقایسه با تحقیقاتی مشابه که بر روی پسران صورت گرفته ( اولین عامل رفاه شغلی و مالی ) ، قابل توجیه می باشد . مطالعه ی حاضر افزایش سطح آگاهی و نگرش دختران به رشته مورد علاقه شان را نشان می دهد. یکی از علل کاهش علاقه مندی  دختران  نسبت به رشته علوم پایه ، کافی نبودن حقوق و کم بودن جذب آنها به بازار کار و دور بودن    دانشگاه هایی که این رشته ها را ارائه می دهند ، می باشد .